در ارتباط های روزمره گی، در قالب گوش دادن و سخن گفتن ارتباط با مخاطب را برقرار می کنیم. پیامی که در ارتباط ارسال یا دریافت می کنیم تحت تاثیر ذهنیت و تمایلات درونی ما روابط را شکل می دهد. مهارت در برقراری رابطه بین فردی می تواند به حل مشکلات انسان ها در خانه، محل کار و تحصیل بیانجامد. در روابط بین فردی هماهنگی بین گفتار و رفتارهای بدنی اعم از لحن و حالات چهره، حفظ حرمت و حریم شخصی فرد مقابل، تلاش برای حس کردن تجارب فرد با درک و همدلی، استفادہ از پیام های موثر و کوتاه در گفتار، باعث بهبود روابط موثر و کارآمدی می شود.
هنگامی که بتوانیم آکاهی را از وجود و احساسات خودمان افزایش دهیم، پذیرش خود و به دنبال آن اعتماد و آرامش از خود را ارتقاء داده و در پی مکاشفه عمیق خود و اشتیاق برای پذیرش آنچه که هستیم، اصالت وجودی مان رشد نموده و رفتارهای نامتناسب و ناهماهنگ درونی و بیرونی در روابط مان کاهش یافته و به عنوان فردی اصیل و صادق با دیكران ارتباط برقرار مى نماييم واين اولین قدم در بهبود روابط شخصی و بین فردی می شود.
نگرش مثبت به دیگران، پذیرش افراد در موقعیت های مختلف و حفظ حرمت افراد که به دنبال شناخت ما از ویزكی ها وصفات شخصیتی خودمان که ماهیتی پویا و متغیر دارد، به وجود می آید، احترام نامشروط را در برمی گیرد. پذیرش نباید با تایید اشتباه گرفته شود اما ارج نهادن به فردیت هر انسانی و احترام به همه ی انسان هایی که به طور روزمره در اجتماع با ما درارتباط ند رابطه ی مفیدتر و موثرتری را ایجاد می نماید. درک چنین احترامی به افراد به ما یادآور می شود که همه ما دارای صفات شخصیتی هستیم که از نظر دیگران نسبت به تجربیاتشان مفهوم خوبی و بدی می یابند، لذا خطا فقط یک رفتار فرد را در مجموعه ویژگی های شخصیتی بروز می نماید و همه ی ابعاد وجودی فرد را منفی نمی سازد. برهمین اساس ما نبايد در برخورد با افراد حتى خطاكار سنگین، رفتارهای غیرانسانی داشته باشیم. پس در روابط مان هرقدر به انسانیت ارزش داده شود، در حل اختلاف، گفت و گو، برقراری ارتباط سازنده تر خواهد بود.
توانایی فهم و درک دیگران تابع تفاوت های فردی است. قضاوت و داوری دید گاه ها، افکار و احساسات فرد مقابل، بیگانگی در روابط را افزایش می دهد و باعث تخریب روابط می گردد. هنگامی که براساس چهارچوب های ارزشی خود ارتباط برقرار می کنیم، ارتباط ما عمق و گستردگی کمتری می یابد. در واقع همدلی از موقعیت افراد نیاز به فروتنی خاصی دارد که تلاشی با حساسیت و دقت برای درک موقعیت فرد است که زمینه ی تفاهم میان افراد را افزایش داده و از فروپاشی رابطه پیشگیری می کند. هنگامی که یاد بگیریم افکار و احساسات خود را مورد قضاوت و سرزنش قرار ندهیم به مرور زمان در ارتباطات بین فردی مان هم دست از قضاوت دیگران برمی داریم و به عنوان فردی اصیل و پذیرنده و همدل با دیگران ارتباط برقرار كرده و فردى مورد اعتماد شناخته می شویم.
گفتگوی عاری از هر گونه کلمات مربوط و موثردر ارتباط، می تواند مخل پیام اصلی در روابط گردد. گاهی روشن نبودن مطلب و بیان خواسته ها سخن را طولانی و مبهم می سازد. بنابراین فرد را از هدف گفت و گو دور می نمايد و يک ارتباط كارآمد را به تعویق می اندازد و درک ما را از ارتباطات متفاوت می سازد.
در ایجاد عوامل موثر و کارآمد در روابط، موانعی وجود دارند که ما را دربرقراری ارتباط دچار مشکل می نماید و با آگاهی از آنها می توانیم به بهبود مهارت های ارتباطی بپردازیم. یکی از آن موانع هیجان های شدید است. هنگامی که دچار خشم یا غم می شویم
توانایی درک و شناخت دیگران مختل می شود و احتمال یافتن راه حلی منطقی و سازنده وجود ندارد. هیجانات برانگیخته شده مانند اضطراب باعث عدم توانایی انتخاب کلمات برای انتقال پیام مناسب می باشد و با مشکل در ارتباط مواجه می نماید. یکی دیکر از موانع نداشتن شهامت لازم برای درک کردن دیگران است. وقتی بدون قضاوت دیگران، دیدگاه های فرد مقابل از دنیا و زندگی را گوش می دهید، احتمال یا خطر تغییر در خود را باید بپذیرید. هنگامی که سعی دارید درباره مسئله ای به شیوه ی فرد مقابل ببینید، احتمال تغییر نگرش در شما وجود دارد. لذا هنگامی که ما نسبت به افکار و هیجانات خود آگاه باشیم و براساس باورهای ارزشی خود با دیگران ارتباط برقرار کنیم، روابط کارآمدتر را تجربه خواهیم کرد.
یادگیری روش های موثر گفت و گو و برقراری ارتباط در بین افراد مختلف اهمیت خاصی دارد، هنگامی که خوداً گاهی، تنظیم هیجانی، مسئله گشایی خلاقانه و مهارت های ارتباطی را بشناسیم در جهت رشد و بهزیستی خود گام برمی داریم. یادگیری اینكە چطور به نحو سازنده ای با خودمان ارتباط برقرار کنیم یکی از ابعاد مهم مهارت های ارتباطی است.










