جنبه‌های روان‌شناختی نقش مدیران در سازمان‌ها
مرداد ۷, ۱۴۰۴
آشنایی با روان‌شناسی و رفتار انسان
مرداد ۷, ۱۴۰۴
مقالات

چگونه بهترین نسخه خود را ارائه دهیم

تئوری ارائه خود (Self-Presentation Theory) که ارسینگ گافمن (Erving Goffman) معرفی کرده است، به مطالعه چگونگی نمایش و کنترل تصویری که از خود به دیگران ارائه می‌دهیم، می‌پردازد. این تئوری تاکید می‌کند که افراد به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه سعی می‌کنند تا تأثیر خاصی بر دیگران بگذارند و از این طریق درک خود را به شکل مطلوبی تنظیم کنند.

نکاتی برای ارائه بهترین نسخه خود:

  1. شناخت خود:

 اولین قدم این است که نقاط قوت، ضعف، ارزش‌ها و اهداف خود را بشناسید. آگاهی از این مسائل به شما کمک می‌کند تا تصویری واقعی و مثبت از خود به دیگران ارائه دهید.

  1. مراقبت از ظاهر:

 ظاهر شما اولین چیزی است که دیگران متوجه آن می‌شوند. لباس‌های مناسب و منظم بپوشید و به تمیزی و آرایش خود اهمیت دهید.

  1. ارتباط چشمی و زبان بدن:

 ارتباط چشمی قوی و استفاده از زبان بدن مثبت مانند لبخند زدن، نشستن با شانه‌های باز و ایستادن با اعتماد به‌نفس می‌تواند تأثیر بزرگی داشته باشد.

  1. گوش دادن فعال:

به دیگران با دقت گوش دهید و نشان دهید که به نظرات و احساسات آنها اهمیت می‌دهید. این کار باعث ایجاد ارتباط مثبت و قوی می‌شود.

  1. استفاده از کلمات مثبت:

از زبان مثبت و محترمانه استفاده کنید. حتی در مواقع بحرانی، سعی کنید از کلمات انگیزشی و حمایتی استفاده کنید.

  1. تجربیات و مهارت‌ها:

مهارت‌ها و تجربیات خود را به شیوه‌ای جذاب و متناسب با موقعیت ارائه دهید. این کار نشان‌دهنده‌ی توانمندی و قابلیت‌های شما است.

  1. صداقت:

همواره صادق باشید. صداقت باعث ایجاد اعتماد و احترام می‌شود و تصویر مثبت و واقعی از شما به دیگران نشان می‌دهد.

با رعایت این نکات، می‌توانید بهترین نسخه از خود را به دیگران ارائه دهید و تأثیر مثبتی بر محیط اجتماعی و حرفه‌ای خود داشته باشید.

   همه ما می‌خواهیم دیگران ما را به عنوان افراد با اعتماد به نفس، توانمند و دوست‌داشتنی ببینند، حتی اگر همیشه اینگونه احساس نکنیم. در واقع، هر روز ده‌ها تصمیم می‌گیریم – چه به صورت آگاهانه و چه ناخودآگاه – تا دیگران ما را به شکلی که می‌خواهیم دیده شود، ببینند. اما آیا این نوع ارائه خود نادرست است؟ آیا نباید به سادگی خودمان باشیم؟

 

ارائه خود به چه معناست؟

موفقیت نیاز به تعامل با افراد دیگر دارد. ما نمی‌توانیم طرف دیگر این تعاملات را کنترل کنیم. اما می‌توانیم درباره چگونگی دیده شدنمان توسط دیگران فکر کنیم و تصمیماتی بگیریم که چه می‌خواهیم به دیگران منتقل کنیم.

   ارائه خود هر رفتاری یا عملی است که با نیت تأثیرگذاری یا تغییر چگونگی دیده شدن توسط دیگران انجام می‌شود. هر زمان که تلاش می‌کنیم تا مردم به یک شیوه خاص به ما فکر کنند، این یک عمل از ارائه خود است. به طور کلی، ما سعی می‌کنیم که خود را به بهترین شکل ممکن ارائه دهیم. معنای این می‌تواند بسته به موقعیت و فرد دیگر متفاوت باشد.

   اگرچه در نگاه اول این ممکن است نامعتبر به نظر برسد، اما همه ما در ارائه خود دخالت داریم. ما می‌خواهیم مطمئن شویم که به شیوه‌ای ظاهر ‌شویم که نه تنها ما را خوب نشان می‌دهد بلکه باعث می‌شود درباره خودمان احساس خوبی داشته باشیم.

   تحقیقات اولیه درباره ارائه خود بر خودشیفتگی و جامعه‌ستیزی متمرکز بود و اینکه چگونه افراد ممکن است از تأثیر دیگران بر خود برای دستکاری دیگران به نفع خود استفاده کنند. با این حال، ارائه خود و دستکاری متفاوت هستند. در نهایت، مدیریت چگونگی دیده شدن توسط دیگران به نفع آنها و ما کار می‌کند.

 تصور کنید برای مثال، یک دوست شما در حال شکایت از زمان سختی است که در محل کار می‌گذراند. شما ممکن است بخواهید به عنوان یک فرد مهربان ظاهر شوید. با این حال، این نیز به نفع دوست شماست – او احساس شنیده شدن می‌کند و می‌تواند درباره آنچه او را اذیت می‌کند صحبت کند زمانی که به نظر می‌رسد شما حضور دارید، توجهی و ملاحظه‌ای از احساساتش هستید. در این مورد، شما به طور آگاهانه تصویری مهربانانه از خود نشان می‌دهید، حتی اگر ذهن شما در جایی دیگر باشد، زیرا شما به رابطه و تجربه دوستتان ارزش می‌دهید.

اهداف ارائه خود چیست؟

تا حدودی، هر جنبه ای از زندگی ما به ارائه موفقیت آمیز خود بستگی دارد. ما می خواهیم خانواده‌هایمان احساس کنند که ما شایسته توجه و محبت هستیم. ما خودمان را در مقابل معلمانمان اهل مطالعه و مسئول جلوه می‌دهیم. ما می‌خواهیم در هر مهمانی سرگرم کننده و جالب به نظر برسیم و در رویدادهای شبکه با اعتماد به نفس به نظر برسیم. حتی یافتن شغل به این بستگی دارد که مصاحبه کننده را متقاعد کنید که بهترین فرد برای این نقش هستید.

سه دلیل اصلی وجود دارد که چرا افراد درگیر خودنمایی می‌شوند:

مزایای ملموس یا اجتماعی:

برای دستیابی به نتایج مورد نظرمان، اغلب لازم است که به شیوه‌ای خاص رفتار کنیم. به عبارت دیگر، برخی رفتارها در شرایط خاص مطلوب هستند. تطبیق رفتارمان با شرایط می‌تواند به ما کمک کند تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم، احساس تعلق پیدا کنیم و به نیازها و احساسات دیگران توجه کنیم.

مثال: حمید یک مدیر جدید است. در اولین جلسه رهبری او، کسی شوخی می‌کند که او کاملاً متوجه نمی‌شود. وقتی دیگران می‌خندند، او لبخند می‌زند، حتی اگر مطمئن نیست چرا.

با خندیدن همراه با شوخی، حمید سعی می‌کند جا بیفتد و ظاهر “مطلع” داشته باشد. شاید مهم‌تر از همه، او از احساس (یا حداقل ظاهر) بیرون ماندن، بی‌ذوقی یا افشا کردن اینکه متوجه نشده جلوگیری می‌کند – چیزی که ممکن است به اعتماد به نفس او و چگونگی تعامل با گروه در آینده آسیب برساند.

تسهیل تعاملات اجتماعی:

همان‌طور که گفته شد، برخی شرایط و نقش‌ها نیازمند رفتارهای خاصی هستند. یک وکیل مدافع را تصور کنید. آیا شما او را به شکلی خاص در نظر می‌گیرید؟ آیا انتظارات خاصی از او دارید که چه کارهایی باید انجام دهد یا ندهد؟ اگر او را در حال جستجوی دیوانه‌وار برای کلیدهای ماشینش ببینید، آیا احساس اطمینان می‌کنید که او پرونده شما را دفاع کند؟

   اگر پاسخ شما نه است، پس به خوبی متوجه می‌شوید که چرا ارائه خود برای عملکرد اجتماعی مهم است. وقتی افراد خود را به شکلی که ما احساس می‌کنیم با تقاضاهای نقششان سازگار است، ارائه نمی‌دهند، متعجب می‌شویم. داشتن درکی از اینکه چه انتظاراتی از شما وجود دارد – چه در خانه، چه در کار یا در روابط – می‌تواند به موفقیت شما با الهام از اعتماد به نفس در دیگران کمک کند.

مثال: فرزاد همیشه به عنوان یک “همه چیزدان” نامیده می‌شود. او به طور مکرر و در موضوعات مختلف مطالعه می‌کند، اما عصبی می‌شود و تمایل دارد صحبت دیگران را قطع کند. هنگام حضور در یک رویداد شبکه‌سازی، او به طور غیرمعمولی ساکت است. حتی اگر دوست دارد حرف بزند، از اینکه به عنوان کسی که بر گفتگو “تسلط” دارد دیده شود، می‌ترسد.

ساخت هویت:

کافی نیست که فقط اعلام کنیم که چه کسی هستیم یا چه می‌خواهیم باشیم – باید اقداماتی انجام دهیم که با آن هویت سازگار باشند. در بسیاری از موارد، باید دیگران را نیز متقاعد کنیم که این تصویر از ما را بپذیرند. چه یک ویژگی شخصیتی باشد و چه یک ارتقاء، می‌توان گفت که ما آن چیزی نیستیم که فکر می‌کنیم هستیم، بلکه آن چیزی هستیم که دیگران می‌بینند.

   مثال: داود به یک نقش مواجهه با مشتری علاقه دارد. با این حال، در آخرین بررسی عملکردش، مدیرش اظهار داشت که داود به نظر می‌رسد “در کار کردن به طور مستقل راحت‌تر است.”

   اعلام کردن خود به عنوان یک “فرد اجتماعی” باعث نمی‌شود که مدیر داود او را به طور متفاوت ببیند. برای کسب اعتماد مدیر، داود باید به عنوان کسی که می‌تواند با راحتی با مشتریان درگیر شود و در نقش جدید خود موفق باشد ظاهر شود.

ما ممکن است از ارائه خود برای تقویت یک هویت مورد نظر برای خود استفاده کنیم. اگر می‌خواهیم چیزی را به دست آوریم، تغییر ایجاد کنیم یا مهارت جدیدی یاد بگیریم، عمومی کردن آن یک استراتژی قوی است. دلیل این است که افرادی که اهداف خود را به اشتراک می‌گذارند، احتمال بیشتری برای موفقیت دارند. فشار مثبت می‌تواند به ما کمک کند که به تعهداتمان پایبند باشیم، به طریقی که به تنهایی دشوار است.

   مثال: فاطمه می‌خواهد یک مسابقه ۵ کیلومتر را بدود. او قبلاً برای چند مسابقه ثبت‌نام کرده است، اما گرایش‌های کمال‌گرایانه‌اش باعث شده که روز مسابقه را رد کند زیرا احساس می‌کند به اندازه کافی تمرین نکرده است. با این حال، وقتی دوستش از او می‌خواهد که با او یک مسابقه ۵ کیلومتر بدود، بدون تردید شرکت می‌کند.

در مورد فاطمه، فشار مثبت – همراه با تمایل به خدمت به یک ارزش مهم‌تر (دوستی) – باعث می‌شود که شرکت کردن آسان باشد.

تفاوت های فردی و خودنمایی

از آنجا که ما زمان زیادی را با افراد دیگر می گذرانیم (و موفقیت ما تا حد زیادی بستگی به این دارد که آنها در مورد ما چه فکری می کنند)، همه ما ظاهر خود را به یک شکل یا روش دیگر مراقبت می کنیم. با این حال، همه ما دوست نداریم که مردم ما را به یک شکل ببینند یا به اهداف یکسانی برسیم. تجربیات و نتایج ما ممکن است بر اساس عوامل مختلفی متفاوت باشد.

   یکی از عوامل مهم سطح نظارت بر خود ما هنگام تعامل با دیگران است. برخی از مردم به طور خاص نگران ایجاد یک تصور خوب هستند، در حالی که برخی دیگر علاقه ای ندارند. این می تواند نه تنها در افراد، بلکه بر اساس شرایط متفاوت باشد. ممکن است فردی در محل کار احساس اعتماد به نفس زیادی داشته باشد، اما از ایجاد تأثیر خوب در اولین ملاقات عصبی باشد.

   عامل دیگر خودآگاهی است – یعنی اینکه مردم در یک شرایط خاص چقدر از خودشان آگاه هستند. افرادی که در مقیاس‌های خودآگاهی عمومی نمره بالایی می‌گیرند از نحوه برخورد اجتماعی خود آگاه هستند. این امر باعث می‌شود که آن‌ها راحت‌تر رفتار خود را با این تصور که می‌خواهند دیگران از خود داشته باشند هماهنگ کنند.

   در نهایت، این کافی نیست که بخواهید دیگران شما را متفاوت ببینند. برای اینکه بتوانید با موفقیت درک دیگران از شما را تغییر دهید، باید سه مهارت اصلی را داشته باشید:

  1. ادراک و همدلی

ارائه موفقیت‌آمیز خود بستگی به توانایی درک درست احساسات دیگران، دانستن آنچه برای آنها مهم است و تعیین ویژگی‌هایی دارد که برای دستیابی به نتایج مورد نظر باید به نمایش بگذارید.

  1. انگیزه

اگر دلیل قانع‌کننده‌ای برای تغییر درک دیگران از ما نداشته باشیم، به احتمال زیاد سعی در تغییر رفتار خود نخواهیم داشت. تمایل شما به یک نتیجه خاص، چه اجتماعی باشد و چه مادی، ایجاد حس ضرورت می‌کند.

  1. مجموعه مهارت‌های متناسب

باید بتوانید حرف‌هایتان را با عمل اثبات کنید. اقدامات شما بیش از هر چیزی که بگویید دیگران را متقاعد خواهد کرد. به عبارت دیگر، باید شواهدی ارائه دهید که شما همان کسی هستید که ادعا می‌کنید. اگر تلاش می‌کنید خود را به عنوان فردی ماهر در یک حوزه نشان دهید، در حالی که در واقع تجربه کافی ندارید، ممکن است با چالش‌هایی روبرو شوید.

چگونه می‌توان بیشترین بهره را از تئوری ارائه خود در محل کار برد؟

در واقع، ارائه خود نیاز به سطح بالایی از خودآگاهی و همدلی دارد. برای اطمینان از اینکه در هر شرایطی – و با هر شخصی – به بهترین شکل ظاهر می‌شویم، باید از انگیزه‌های خود و آنچه برای فرد مقابل بیشترین اهمیت را دارد، آگاه باشیم.

در اینجا ۶ استراتژی برای یادگیری و بهره‌گیری از تئوری ارائه خود در حرفه‌تان آورده شده است:

  1. دریافت بازخورد از اطرافیان

از یک دوست یا مربی مورد اعتماد بخواهید که به شما بگوید چه چیزی را می‌توانید بهبود بخشید. درخواست بازخورد درباره تجارب خاص، مانند یک پروژه یا ارائه اخیر، پیشنهادهای آنها را مرتبط‌تر و قابل اجراتر می‌کند.

  1. مطالعه افراد موفق در نقش شما

ببینید چگونه با دیگران تعامل دارند. چگونه آنها را درک می‌کنید؟ آیا آنها مهارت‌های خاصی یا روش‌های تعامل با دیگران را به دست آورده‌اند که ممکن است برایشان آسان نبوده باشد؟

  1. خودتان باشید

به دنبال حوزه‌هایی باشید که به طور طبیعی در آنها برجسته هستید. اگر راحت، با اعتماد به نفس و خوشحال باشید، بهتر می‌توانید این موارد را به دیگران منتقل کنید. وقتی ناراحت هستید، به مراتب سخت‌تر است که خود را با اعتماد به نفس نشان دهید.

  1. آگاه باشید که ممکن است اشتباه کنید

هنگامی که در تلاش برای تسلط بر مهارت‌های جدید و روش‌های تعامل با دیگران هستید، همچنان به دریافت بازخورد بپردازید. با مدیر، تیم یا یک دوست مورد اعتماد درباره چگونگی دیده شدنتان صحبت کنید. اگر حس کردید که اشتباه کرده‌اید، صادقانه به آن اشاره کنید. مردم درک می‌کنند و شما سریع‌تر یاد می‌گیرید.

سعی کنید بگویید: “امیدوارم این طوری برداشت نشده باشد که _______. می‌خواهم بدانید که…”

  1. کار با یک مربی

مربیان در ارتباطات بین فردی مهارت دارند و به موفقیت شما متعهد هستند. نقش‌بازی کردن مکالمات برای دیدن تأثیر آن‌ها و تمرین آنچه که خواهید گفت و انجام خواهید داد در برخوردهای آتی مفید است. با گذشت زمان، یک مربی شما را به اندازه کافی می‌شناسد تا الگوها را تشخیص دهد و پیشنهاداتی برای بهبود ارائه دهد.

  1. هویت در جزئیات است

سایر جنبه‌های ارائه خود را فراموش نکنید. یک لحظه وقت بگذارید تا خود را به شیوه‌ای که می‌خواهید دیده شوید تصور کنید. آیا جزئیات خاصی وجود دارد که شما را بیشتر شبیه به آن شخص کند؟ سازمان‌دهی، تازه کردن لباس‌ها، بازنویسی رزومه و حتی تمیز کردن دفتر کار خانه‌تان می‌تواند به عنوان تأییدیه‌های قوی برای خود بهتر شما عمل کند.

  ارائه خود به عنوان روشی تعریف می‌شود که ما سعی می‌کنیم کنترل کنیم که دیگران چگونه ما را می‌بینند، اما این به همان اندازه به نحوه دیدن خودمان بستگی دارد. این یک مهارت است که به سطحی از راحتی با آنچه که هستیم دست یابیم و در انتخاب نحوه ارائه خودمان احساس اطمینان کنیم. کار آگاهانه برای اطمینان از اینکه دیگران بهترین های شما را ببینند، راهی فوق العاده برای تبدیل شدن به فردی است که می‌خواهید باشید.